زندگی شیرین

این جهان فنجان
زندگی چون چای
عشق چون حبه قند
که اگر حل نشود در دل چای
زندگی تلخ شود
و اگر حل شود اندر دل چای
زندگی شیرین است.
هرگز نمی خواهم،
به واسطه محدودیت هایم، محدود شوم.
خداعشق است، عشقی که هنگام نفوذ
ما را نرم می کند،
ناب می کند،
تازه می کند،
و درون را بازمی سازد.
وقتی کودک بودم
گاهی خودم را
در گنجه مرباهای مادرم پنهان می کردم
و به زندگی فکر می کردم
گاهی دکتر می شدم گاهی خلبان و گاهی معلم
و دست آخر یک لنگه کفشم را
پشت شیشه های مرباها پنهان می کردم
و فقط سیندرلا می شدم
بزرگ تر که شدم
نه دکتر شدم نه خلبان نه معلم نه سیندرلا
و تازه متوجه شدم زندگی
در همان گنجه مرباهای مادرم بود!
خدای عزیز!
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمیکنم.
خدای عزیز!
فکر نمیکنم هیچ کس میتوانست خدایی بهتر از تو باشد. میخوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمیزنم.
خدای عزیز!
آدمهای بد به نوح خندیدند و گفتند: "تو احمقی چون روی زمین خشک کشتی میسازی" اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همین کارو میکردم.
خدای عزیز!
لازم نیست نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان را نگاه میکنم.
خدای عزیز!
هیچ فکر نمیکردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سهشنبه ساخته بودی، دیدم، معرکه بود.
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولانی است
چقدر ...
ایام تسلیت
خرد چشم جان است چون بنگری
تو بی چشم شادان جهان نسپری
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهی خویش ریش
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند!
دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...
اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید
پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...
دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود...
پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت...
نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد.
خدا پیش رویم نشسته و بغض های یتیمم را به دامن گرفته است.
آه، محبوبِ ازل تا ابدِ من! از تو جز خودت هیچ نمی خواهم.
نزدیکِ من بمان؛ نگذار که در بیراهه ها، دستهایم از دستِ هدایت تو رها شود.
مثل همین امشبِ استجابت، مثل همین لیلةالقدر وصال،
همیشه دعاهایم را به آغوش قبول خویش بگیر و مرا پذیرا باش.
واژه تاپ در زبان پارسی به معنای تف گرم و داغ است که با افزودن پسوند ستان به شکل تاپستان و سپس تابستان درآمده است.
تیر
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است.
در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر
گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق میشود.
فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند میشود
و کشتزارها سیراب میگردد.
تیشتر را در زبان های اروپایی سیریوس خوانده اند.
هر گاه تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد.
این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد..
برج فلکی تیرماه برج سرطان است. .
نماد این برج خرچنگ است.
در انگلیسی
است. Cancer).
تیر
سمبل : خرچنگ
عنصر : آب
سیاره : ماه
عضو آسیب پذیر : سینه و شکم
روز اقبال : دوشنبه
اعداد شانس :3 و 5
سنگ خوش یمن : مروارید
رنگ : نقره ایی
حیوان : حیوانات صدفدار
از عشق ورزیدن لذت می برد و در عوض میخواهد آن را دریافت کند.