سیاه بهار یا گدا بهار

سیاه بهار از خشكسالی و یا وقوع سیل و

نزول برف و باران زیاد و بی موقع حكایت داشت.

كافی بود در فصول پاییز و زمستان برف و باران

به اندازه كافی نازل نشود و طبیعی بود كه خطر

بی آبی كشاورزی دیم را تهدید كند و" قحط و غلا"

پیامد این خشكسالی بود و كمبود میوه ها و غلات

گرانی آنها را در پی داشت و در این جا عبارت

"سیاه بهار" مصداق می یافت.

در مقابل عبارت "سیاه بهار" كه عموماً مختص امور

دام و كشاورزی بود عبارت " گدا بهار" در مورد

امور اداری و شاغلان در ادارات دولتی رایج بود. 

در این ایام  پول اعم از مسكوك و اسكناس  چندان در

 بازار گردش نمی كرد و با توجه به درآمد اندك شاغلان

در بخش دولتی و همچنین تعداد كم افراد شاغل در این

بخش اكثراً نقدینگی خود را در اسفند و فروردین از

دست می دادند و برای ماه های بعد دچار بی پولی

می شدند و قیمت ها سیر نزولی پیدا می كرد و با آمدن

میوه های گوناگون و فراوانی و ارزانی آنها باز هم

قدرت خرید چندانی وجود نداشت و مردم در حسرت

 میوه های نورسیده می ماندند و عبارت

" گدابهار" مصداق می یافت.