سبک بینابین
سبكي است بين خراساني و سبكي كه بعدها شكل ميگيرد و به آن سبك عراقي ميگويند. شاعران اين دوره مانند انوري و ظهير فاريايي، دو جنبه ای هستند؛ هم قصيده ميگويند وهم غزل.
غزل آنها متمايل به سبك عراقي و قصيدة آنها متمايل به سبك خراساني است؛ بدون اين كه دقيقاً اين يا آن باشد. غزلهاي شاعران قصيده پرداز اين دوره، همان اسلوب تغزل قصايد را دارد و غزلهايي ابتدايي است؛ حال آن كه غزل در عهد سلجوقي روز به روز به سمت تكامل سير ميكند.
از شاعران اين سبك ميتوان به سنايي، خيام، ابوالفرج روني، ظهير فاريابي، جمالالدين اصفهاني و انوري اشاره كرد.
در شعر قرن ششم واژگان عربي و تركيبات نو به وفور ديده ميشود. واژه هاي كهن سبك خراساني و سادگي و رواني زبان در اين قرن به شدت كم ميشود و زبان شعر رو به پيچيدگي ميرود. همچنين بعضي واژه هاي تركي وارد شعر اين قرن شده است. به علوم مختلف از قبيل نجوم و طب و قرآن و حديث و مسائل كالمي پرداخته ميشود و شعر، رنگ تعصبات ديني ميگيرد. بيشتر قالبهاي شعري در اين قرن به اوج ميرسند؛ مثال رباعي با خيام و مثنوي با نظامي و قصيده و تركيببند با خاقاني تكامل مييابد. مبالغه و غلو و صنايع ادبي مورد توجه شاعران قرار ميگيرد و تمثيل و موازنه در شعر اين دوره فراوان ديده ميشود.