((حسرت هميشگي))
((حرف هاي ما هنوز نا تمام ...
تا نگاه مي كني:
وقت رفتن است[؛]
باز هم همان حكايت هميشگي!
پيش از آن كه با خبر شوي
لحظه ي عزيمت تو ناگزير مي شود!
آي...
اي دريغ و حسرت هميشگي !
ناگهان چقدر[چه قدر] زود دير مي شود!)) (1)
((حسرت هميشگي))
انتخاب فاطمه پایه ی نهم
_________________________
1_آينه هاي ناگهان ، امين پور ، قيصر، نشر افق، چاپ هشتم ، تهران ١٣٨٥.
ص ٤٨ و ٤٩
+ نوشته شده در سه شنبه یکم دی ۱۳۹۴ ساعت 20:52 توسط رسولی . ک
|