دفترجان
آورده اند ابوحامد محمد غزالی ، آن چه را فرا می گرفت در دفترها می نوشت . زمانی با کاروانی در سفر بود و نوشته هایش را یک جا بسته با خود برداشت .در راه گرفتار راهزنان شدند . غزالی با التماس به راهزنان گفت : این بسته را از من نگیرید . دیگر هر چه دارم از آن شما .
دزدان را طمع زیادت شد آن را گشودند . جز دفترهای نوشته چیزی نیافتند . دزدی پرسید : این ها چیست ؟
چون غزالی وی را آگاهی داد ، دزد گفت : علمی را که دزد ببرد به چه کار آید ؟ این سخن راهزن ، در غزالی اثری ژرف گذاشت و گفت : پندی بهتر از این از کسی نشنیدم و دیگر در پی آن شد که علم را در « دفتر جان » بنگارد .
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۸ ساعت 23:33 توسط رسولی . ک
|